بازم کانون :/
+از رو کارنامه میبینی چه رنگیه، بعد همون رنگی میکنی و خودتم میسنجی. در واقع کارنامه راهنماته. آبی ینی خیلی خوب، سبز خوب زرد ضعیف و قرمز خیلی ضعیف.
شب در خانه کارنامه را دانلود کرده و مشاهده میکند...
عه اینا که همش ابیه پنج تا سبزم اون وسط هست! یقین اشتباه زده!
به پشتیبان خود زنگ میزند!
+الو؟ سلام خانوم.. ببخشید مزاحم شدم (و انواع تعارف!!) ! میگم اینا اشتباه نیست؟ همش ابیه چار پنج تا سبزم داره!
- نه! من که بهت گفتم تو خیلی خوبی باور نمیکردی الان با چشم خودت داری میبینی!
من: :|||
- حالا میتونی خودتم بسنجی و ببینی شاید یادت رفته و اینا...
باقی تعارفات و خدافظی!
من: مامااااااان یه چیز خیلی عجیب! (کلی توضیح دادم ک من ازمونامم چندان خوب ندادم و اینه موضوع!)
مامانم: خب تو جزو دانش اموزای خوبی دیگه شاسکول فک کردی خیلی بدی مثلا؟
من: حالا اینقدرم انتظار خفن بودن ندارم دیگه!
سپس هیچکدام از مباحت را برای خویش ابی نکرده واکثرا به زرد اکتفا میکند. :/
سپس میگه نکنه خر شی کلی وقت سر کتاب از دست بدی :/
سپس میمیرد.
مثن فرض کن یکم تیر بشه. دیگه جرم نیستم. تبدیل به نور و انرژی شدم، زمان هم برام نمیگذره. :| ولی یهو روز کنکور میشه :|
چقد خوبه ادم نگران دری وری گفتن نباشه ^_^