یادداشت‌ها و برداشت‌ها

1- مهم تر از همه!

2- تصمیمو گرفتم. من پنگوعن میخام :((: اصن فرض کن صب پاشی بعد یه پنگوعن ببینی داره راه میره. روزت ساخته نمیشه؟ آیا خدارو خوش نمیاد کنار دریایی خونه بگیریم ک کنارش پنگوعنان؟ ن خدایی؟ :))) (کوآلام خوبه. ولی من میخوابم اون میخوابه. همش باهم هی خوابیم. فایده نداره!) 

3- به قریب (نمیدونم بیشتر یا کمتر. با خودم کنار نیومدم!) به نصف آدمای زندگیم میخوام بگم فاک یو بیچ! بیا برو نبینمت. ولی صبوری میکنم، سکوت میکنم، شعور به خرج میدم. بعد با خودم پوزخند میزنم میگم بابا، دونت کر باشی از همه چی بهتره. بعد یه لبخند میزنم، میگذرم. فرام ایت آل (:

4- از سری انسان های عجیب زندگی من اینایین که چیزایی که خودم میدونمو بهم میگن. خب؟ بعد خب من حالم خوب میشه!! ولی اینطوری نیست که هرکسی بیاد اونا رو بگه حالم خوب شه. ممکنه سگ بشم بگم خودم میدونم دیگه، اه. هی راه حل میدی :| ولی برا خودمم عجیب بود که با چهارتا پی ام ساده حالم خوب شد. داشتم گریه میکردما! :|

5- افتر کنکور گول: خودشناسی. تامام. 

6- دکتر گلسر(گلاسر؟)، اول مهندسی شیمی میخونده بعد رفته تو کار روانشناسی. باور کن من آیندمو اینطوری میبینم. نمیدونم چرا. :| (البته منطقی بخوای حساب کنی من همچین کاری نمیکنم. :/)

7- easy to find what's wrong, harder to find what's right!

8- بخدا میرم مشاوره میخونم دفتر مشاوره میزنم از بس دوست دارم بام حرف بزنن. -.- چون اونا راه حل نمیدن. فقط کمکت میکنن درست فک کنی. اه! :|

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۳/۱۲
Mileva Marić

نظرات  (۱۴)

7. جملات قصار می‌گی. اگزکتلی.
پاسخ:
این آهنگ است آخر. یادم به پارسال که تو همین حس و حالا بودم افتاد.
خیلی جمله خوبیه ولی! :) یه حس آرامشی به آدم میده.
چه آهنگی است؟ اسم.
پاسخ:
آقا این روش حرف زدن گاهی منو به خنده میندازه. نقطه گذاشتن آخر جمله ها، استفاده از هست و است. نمیدونم چرا، باید همین باشه آخه!
breaking benjamin : dance with the devil
راک گوش میدی؟
من گزینه یک رو نفهمیدم :| 

راحت میشی تموم میشه میره تبریک میگم 
پاسخ:
عشق و عاشقیه ستوده. تو بودی یکیو دوست داشتی، دلت نمیخواست ببینیش و همه این حرفها؟ داستان ِ تکراری ِ تکرار نشدنی ِ دوست داشتن.

سپاسگزارم :))
من خودم یه پا کوالام :/ کوالا نیاز ندارم -___-
هعییییی ، شییییر تو کنکور و زندگی نکبت بار :(
پاسخ:
خب بیا کوآلای من شو :دی :)))))))))) حیوانات کلا زندگی رو جذاب میکنن. مثلا تو میخوابی بیدار میشی نگران میشی، ولی وقتی یه کوآلا کنارت خوابیده راحت میشی میگی بذار منم بازم بخوابم. خیلی خوبه :))))) خوب میشی!
عی بابا! زوده حالا! صب داشته باش. آسون بگیر...
اره من بودم تو از کجا میدونی ؟ :|
پاسخ:
میگم که، داستان تکراریه! :) 
تو نبودی، من میدونم. جلوییت بود :دی
آره لعنتی کلا یه جور خاصی آرامش بخشن اکثر مواقع :))))
باش ، باهات مسابقه خواب میذارم :دییی :))))
پاسخ:
حتا قیافشون :)))
تابستون ایشالا :دی :)
D:
پاسخ:
:)))
2. حیوانات فقط از دور و تو عکس‌ها خوبن! فاصله‌شون از دو متر کمتر شه دیگه باید جیغ زد و فرار کرد :| 
3. منم خیلی متانت به خرج میدم که یه‌سری آدم رو زیر مشت و لگدام له نمیکنم :| 
4. نمیدونم خیلی ربط داره یا نه، ولی خا میگم! من خیلی وقت‌ها شده یه‌سری زرت و پرت رو که خودمم بهشون باور ندارم و عمل نمیکنم رو به بقیه گفتم و طرف خیلیم آروم شده :| 

من یه زمانی اینقده دوست داشتم روانشناس شم ^_^ هنوزم دوست دارما ولی خا درساش همش خوندنیه حوصله‌م سر میره :| 

دقیقا با اتمام بدبختی شما، بدبختی ما آغاز میشه :/ پس میفهمیم که بدبختی ناشی از کنکور نه به وجود میاد و نه از بین میره، بلکه از دانش‌آموزی به دانش‌آموزی دیگر منتقل میشود! :| 

دقت کردی چه کامنت پوکرطوریه؟ :| 
پاسخ:
نه. اولش ترسناکه. مثلا منم از سگ میترسیدم اول بار ولی بعدش که یکم بهش دست زدم و اینا اونم باهام آشنا شد و خوشحال بود و دورم میچرخید خیلی حس خوبی بود *_*
ما آدمای با شعوری هستیم :)
من عصن نمیفهمم ملت چطوری اونطوری آروم میشن. خیلی مسخرست که با این حرفا بخای آروم شی :| -.- (تو فقط بگوووو :)))
منم دقیقا به همین علت رفتم ریاضی :))) دقیقن همین ((((((((((((((:
کنکور عوضی ایست که خسته نمیشود و سرپذیری ندارد! -.-

ن بابا. خوبه. پوکرطوریش کجا بود اخه!؟
:))))) منم خب برا مسخره بازی اینجوری میگم. وگرنه تو چت که رسمی حرف نمی‌زنم. البته نقطه که خب ربطی نداشت :|

پاسخ:
:دی! آره فک کنم منم همینطور. البته ناخودآگاه بودا!
من از اون نصفه‌م؟
پاسخ:
در حال حاضر خیر! :دی
چرا هرجی آدم نزدیک تو زندگی من هست به خود گیره آخه؟ الان به خاله و مامانمم این پستو نشون بدم همینو میگن. ای بابا :|
با این آدرسم کامنت نذار. :/ (میدونم سخته، بذار طوری نیست. ولی گفتم حواست باشه اینه!)
من اصلا نمیتونم حتی تصور کنم که بهشون دست بزنم. '_' یه‌بار تو حیاط مادربزرگم بودیم بعد یهو از بالا دوتا جوجه اردک قِل خوردن افتادن پایین. بابام گرفتشون رو هوا و گذاشتشون تو یه سبد تا صاحبش بیاد بعد من گفتم بذار امتحان کنیم بهش دست بزنیم برش داریم. میدونی چیشد؟ تا بلندشون کردم تو دستم، سریع ولشون کردم و مثه دیوونه‌ها جیغ میزدم و بالا پایین میپریدم و نزدیک بود زیر پام له بشن :||| 

من یکی از دلایل اصلی ریاضی رفتنم بود! واقعا درس‌های عمومی رو هم که میخونم یا خوابم میگیره یا دیوونه میشم از بس که حوصله‌سربره و انگار که میخ گذاشته‌باشن رو صندلیم، نمیتونم بشینم سر جام :/ حالا مثلا اگه هندسه یا فیزیک باشه چهارساعت هم میتونم بشینم‌ها :/// 
من همش فکر میکردم تو تجربی‌ای '__' 

منظورم پوکرهای ته هر جمله بود :دی 
پاسخ:
:| عاقااااااا جوجه اردک کوچولو موچولوعه، گرمم هست، نرمم هست. تازه یکم که بگیری تو بغلت عین خنگا فک میکنن مامانشونی. آدم دلش براشون میسوزه! گوگولین :((( تازه آدم میتونه ضربان قلبشونم حس کنه :((
اگرکتلی! بعد تازه فک کن ملت میرن انسانی میخونن! اینا فوق العادن واقعن. :| من اصن نمیتونم درک کنم چطور میشه! 
چرا آخه؟ :(
پوکر نیز خوب است. من رو در رو بسیور پوکر فیسم. ندیدیییی! :))))
نخیرم یه‌جوریه بدنشون دست میزنی بهشون -_- 
همین داداش من یکی از افراد فوق‌العاده‌ست :| واقعا در کار خدا میمونم که چجوری اون اینقدر حفظیاتش عالیه و ریاصیش بد و برعکس من حفظیات برام مثل عذاب و حافظه در حد ماهی و ریاضیم خوب :| 
نمیدونم ولی بهت میخورد تجربی باشی '_' همینجوری الکی :| 
خیلی فکر کردم ببینم من رو در رو چجوریم؟ دیدم نمیدونم واقعا :/ شما با نیش باز فعلا در نظر بگیر تا وقتی که ببینیم همو اونوقت ببین چیم D= 
پاسخ:
نرمه که. کیوت فوراور :( 
:/ دو کودک درین حد متفاوت از یک پدر و مادر شگفت آوره!
نمیدونم این همه تصورات کثیف از کجا میاد؟! ای بابا. لیموم فک میکرد ازین مهندس کارگاهیام. :| البته شایدم تصورات خفنه. عصن درجریان نیستم. :/ کلا منظورم متفاوت و مخالف بود!
اولا که، تو اون عکس وبلاگت کودوم تویی؟ o-O دوما ک؛ کجا ببینیم؟ سوما ک؛ عصن کجایی؟ :دی
واقعا شگفت‌آوره! این فقط یه جنبه‌از تفاوت‌هاست! 
مهندس کارگاهی؟؟ یعنی چی؟ 
نه دیگه نشد! زرنگی؟ ;) اونو باید حدس بزنی مثل بقیه که حدس زدن =)) فقط راهنمایی اینکه مدال داریم ما ^_^ و اینکه بالاخره وقتی تو دانشجو بشی من دانشجو بشم، یه‌جوری فرصتش جور میشه که همو ببینیم  :))) من کلا منتظرم کنکورمو بدم کل بیانو ببینم D: سوما هم که تهران بیدم =))
پاسخ:
ینی ازون خیلی فنیای ریاضی، مکانیک و اینا!
:/ الان تهرانی یا ن؟ :|
اوه چقدر متفاوت '_' 
بلی تهرانم :)) تو چی؟ 
پاسخ:
:)))
آیل تل یو!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">