یادداشت‌ها و برداشت‌ها

5- روزهای پیش از کنکور!

جمعه, ۷ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۵۹ ب.ظ

پنج روز مونده به کنکور و تنها چیزی که من الان دلم میخواد بعد کنکور انجام بدم چیه؟

اتلاف وقت

اتلاف وقت

اتلاف وقت

بعد ک ب اندازه کافی حوصلم سر رفت فیلم دیدن!

حتا اعصاب کتاب خوندنم موجود نیست. 

آه مای گاد!

ینی صب تا شب فقط دراز کشم. ^_^

هزار تا دلیلم دارم ک چرا دلم نمیخواد گوشیمو بگیرم و چقد عص اعصابشم ندارم حتی! ولی خب چاره چیه؟ :دی! 

(بعد تازه به طرز وحشتناکی دلم روابط احمقانه میخاد (!!) و اصن از اون آدمایی نیسم ک ب راحتی تن ب چنین روابطی بدم و الکی ملکی ی چی بگم راه بیوفته!! :/ آی لنت. لــــــــنت.)

از ی طرفم دلم میخاد ریپلی گیم کنم. از اول. کاش امسال پارسال بود. تازه الان میفهمم باید چ کارایی میکردم. با اینکه از اول میدونسم دلم برا مد و دبیرامون تنگ میشه و سعی کردم از این سال نهایت استفاده رو بکنم ولی بازم دلم میخواد. و هرچیم بم میگن یونی بیشتر خوش میگذره نمیتونم قبول کنم ک اتحادی مث اتحاد کلاسمون باشه! من حتا وقتی رفتم راهنمایی دلم میخواست برگردم دبستان و بیشتر با مداد رنگی گوشه های دفترم گل و بلبل بکشم. بیشتر از رنگا استفاده کنم. حالا اینکه کلا دلم میخواد برم از اول هفتم رو بخونم و همه اون سالها رو دوباره تجربه کنم (حتا همونطوری و با همون تجربه های مزخرفم. ک چقد سخت بود!) !! :/ از طرف دیگ ی حس درونی میگ خاک بر سرت با این ساعت مطالعت تو میتونسی تک رقمی شی. یو ایدیت استیوپید. اه اه ننشسی دو ساعت بیشتر بخونی؟ مرگ من ی بار ده ساعت میخوندی ببینی چ مزه ای میده عصن -.- آه. اعصاب ندارما! نیاین بگین دیدی گفتم حسرت میخوری! ب درک اص. واقعن میگم. گوری باباش. گوری بابا همه چی! ^_^ ولی ناموصن دیگ کی کادرو مجبور کنه ببرنشون اردو؟ کودوم کلاس شب ولنتاین بره بیرون و از تو مینی بوس برا دخترای با شکلات و بادکنک و قلب قرمز تو ماشین دوست پسراشون دست تکون بده؟ عصن دبیرا ب کودوم کلاس بگن شما همتون تهران قبولین؟ :( برا کودوم کلاس وویس کارمند گوگل تو سوئد؟ سوئیس؟ رو بذارن ک امید بدن؟ سر کودوم کلاس بگن من امسال احساس میکردم هر چی میگم شاگردام خوب میفهمن؟ سر کودوم بگن من میخواستم حتما با دوازدهم ریاضی کلاس داشته باشم من خیلی اینارو دوست دارم نمیشه ببینمشون ولی باشون کلاس نداشته باشم ک! کودوم کلاس از دبیرا بپرسن تو یونی با کیا آشنا شدن و از پسرا بپرسن؟ از استادای مرد راجب معشوقشون بپرسن؟ شرط ببندن و استادو مجبور کنن ناهار بده؟ :(( احتمالا دیگ گلسایی نیست ک همه چیز ب کتفش باشه، حجت سی ثانیه ای نیست، ک فک کنه از همه بیشتر میدونه و منطقی بازی دربیاره، یاسمینی نیست ک شیطون باشه و اسکل بازی درآره، مهدیه و سمیه نیستن ک همش باهم چت کنن و دهنمونو صاف کنن و بهم نامه بدن، فری نیست ک دلقک بازی در بیاره وسط کلاس و مجلس گرم کن باشه، مینایی نیست ک غایب کنه و همه به خاطرش برگه سفید بدن، مریم کاظمی ای نیست ک بره پا تابلو و ما بگیم یا ابولفض باز این -.- و بگیم ناموصن تا چارسالگی روسیه بوده؟؟؟؟ ناموصن لندنم رفته؟ و پوکر شیم! مهشیدی نیست ک همش مشقارو نوشته باشه و بره پا تابلو سوالارو حل کنه، مهسا چی؟ سوالای حل نشدنی رو کی حل کنه؟ کی مث مریم مکاری زاده تو یه سال اول فصل اول کتاب اوج خفنیت خودشو ثابت کنه و الگو دنباله ایو کشف کنه ک هیشکی نکرد؟ ممد! اوه مای! کی دیگ عین اون اعصابمونو خورد کنه حرص بده واقعن؟ حتا فاطمه مهدیم نیس ک مائده پاشو بزنه ب صندلیش و حرص بخوره! و حسنا نیست ک سر اینکه کی خودکاراش و رنگاش بیشتره حرص بخوریم. از ی سریام ننوشتم. ن اینکه چوم طوری باشم. فقط خستم. خیلی خستم. هیچوقت اینقدر خسته نبودم! بیلیو می! 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۴/۰۷
Mileva Marić

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">