تعفنه منو داره خفه میکنه :(
فکر کردم بعد از کنکور میام راجبش مینویسم، راجب روز قبلش مینویسم، و از تفکراتم میگم! ولی تهش حالا اصلا اعصاب ندارم. یه حسی از درونم به شدت عجیبی میگه چقدر همه چیز تعفن آوره! دوست دارم سکوت کنم و هیچی نگم و الان ک تازه گوشیم اومده دستم یکمی سختمه. فک کنم دوراهی انتخابه. میتونم وابسته شم دوباره و میتونمم نشم. که احتمالا دومی رو انتخاب کنم. تا میشه و میتونم!
باورم نمیشه این همه انزوا طلب شدم...!
آم... به کودوماتون گفدم بیاین بهتون بگم چطوری بخونین؟ میخواین صبر کنین نتایج بیاد :دی. خود مختارین البته. منم کلا در خدمتم :))))
بعد اینکه بچه ها مرسی که کامنت دادین، مرسی که روزای قبل از کنکور از حال و احوالم پرسیدین و با اینکه من دیر به دیر میومدم ولی بازم بودین. مرسی که بعد از کنکور حتی به یادم بودین! خیلی خوشحال شدم. واقعا میگم. یه دورانی بود که میگفتم اینا مسخره بازیه و عصبی میشدم از حجمش اما الان عوض شدم. برام مهم شدن :)))
خلاصه ک ... شاید فردایی وقتی نوشتم از کنکور بیشتر. دلیل محکمش اینه ک لب تابم فقط صفحه ورود رو میاره و با زدن دکمه ورود نمیره تو :/// منم با گوشی چندان راحت نیستم -_-
+ فک کردم پویش بیان رو امروز مینویسما، بعد هزار سال. ننوشتم. -_-