یادداشت‌ها و برداشت‌ها

چرا آخه؟!

دوشنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۸، ۰۹:۴۲ ب.ظ

دوباره احساس میکنم حجم آشنا ها زیاد شده و راحت نیستم. دوباره دارم هی میبینم یه سریا هستن میخونن و میخوان قضاوتم کنن، حالشو ندارم. دوباره میخوام حرف بزنم و محض رضای خدا جایی نیست من توش حرف بزنم که یکی باشه بخونه!!! اینو بگم اون میفهمه، اونو بگم اون یکی. خب لعنت بهت که. لعنت بهت که یه جا رو برا خودت نگه نمیداری. لعنت بهت که جنبه نداری. لعنت بهت که دوست داری بخونن و بعضی وقتا دوست نداری. لعنت بهت که ادمی. که زنده ای! چون این دوتا معقوله باعث پیچیدگی بیش از حده. باعث میشه وقتی میخوای دکمه هاتو جلوی آینه قدی کمدت ببندی غرق فکر شی و نفهمی چیشد که دکمه ها جابجا شد و حالا نمیشه گره پایین لباسو زد. بعد از خودت میپرسی: چی؟ یعنی عاشقم؟ این همه گیجی از کجا اومد یهو؟ 

هرچیو، ببین هرچیو که میبینم دلم میخواد طراحی کنم. نگا سایه هاش میکنم، اینکه چطوری کجاشو بکشم... ولی محض رضای خدا کیلو ها کاغد تو کمدو که قبلا به همین هدف گرفتمو برنمیدارم شروع کنم! میدونسین نصف کلاسایی که میرمو، میرم که مجبور باشم اون کاری که بایدو انجام بدم...! 

بیشتر از همه چیز دوباره دارم حس میکنم چرا پول نداشتم این سه ماهو، کل این سه ماه لعنتیو، برم یه جایی، جنگل باشه؟ دریا باشه؟ اصن صحرا باشه! مهم نیست. مهم اینه که من باشم و گل و گیاه. من باشم و بقیه جاها نباشم. نباشم که بام حرف بزنن، نباشم که حرص بخورم، نباشم که برم مهمونی، نباشم که تو این شهر کوفتی باشم، نباشم که بهم چیز بگن، نباشم که هر وقت قیافمو کج میکنم ازم عکس بگیرن(خوبه این شخصه وبمو نمیخونه! و گرنه دو روز دیگه میدیدم میگفت با من بودی؟ آخه من نمیدونم! هرچی عکس مزخرف هست از من و شرایط من داره و تو موقعیت های مختلف به افراد مختلف نشون میده. چرا هر آدمی یه مشکلی داره؟ واقعن چرا؟ :/)، اصن اینقدررر نباشم که فکر کنن اصلا وجود ندارم! 

موودمم دقیقا این آهنگس: I'm so tired of love songs, tired of love songs tired of love songs... oOohh, just wanna go home... (با تشکر از نگار که اینو فرستاد 😁، نمیدونسم اسمتو نگم چی بت بگم. اسمی ک گذاشتی اسم نیست لنتی! :/) 

یکی از بچه ها هست که از معدود آدماییه که باهاش راحتم، از معدود آدماییه که وقتی کسی نیست دیگه به اون زنگ میزنم، و از معدود آدمای لعنتی ایه که خیلییی مثل همیم و حسایی که تو موقعیتا داریم کپی همه، و از معدود آدماییه که باهاشون راحتم و میتونم گریه کنم و همه چیو بش بگم و اون بغلم کنه... :(( (دلم خاس!) بعد بیرون که رفتیم بعد از کنکور گفت دلم کیس میخواد! (بله ما خیلی باهم راحتیم :/ فراتر از تصورتون حتا!) گفتم منم همینطور! ولی از تو میترسم بعد اینکه گفتی فلان و اینا! بعد گفت د خاب آخه هر وقت تو رو میبینم دلم کیس میخواد! من: :/// :))) :|||||||| و چقد مزخرف و چقد عجیب که من تا حالا یه بارم دلم نخواسته ببوسمش، و گرنه تا الان... ! :/ 

بازم دلم میخواد بنویسم... از چی بگم؟ 

دقت کردین این روزا خیلی از آدمای هم سن من تا پنج سال بالاتر و یا همچین چیزایی خیلی دلشون نمیخواد برن مهمونیایی که قبلنا همه میرفتن؟ بعضیامون کوتاه میایم در برابر غرغرا (مث من) بعضیا هم مامانشون کوتاه میاد! مث اینایی که امروز باهاشون مهمونی بودیم و از چهار تا بچه یکیشون اومده بود که همش سرش تو گوشی و تبلت بود :/ یکیشون که کلا هیچکودوم از بچه هاش نیومده بودن میگفت آره نگین انگار تو خونه راحت تره و نمیخواد بیاد و من پوکر که وا عجبا چطور ممکنه مامانی اینطوری برخورد کنه؟! :/ 

منو حالا نوازش کن، که این فرصت نره از دست، شاید این آخرین باره، که این احساس زیبا هست... :((( (نیست دیگه -.-)

میدونسین من خیلی حساسم؟ لعنت بهم. دیگه فکر نمیکنم و سعی میکنم نتیجه خاصی نگیرم. منتها... نگم دیگه. زیادیه (: 

بومو بذاری وسط اتاق، اینقد منظره دیده باشی و همه چیزو کشیده باشی که دیگه نیاز به مدل نداشته باشی، یه چیزیو، جاییو، تصور کنی، و شروع کنی به کشیدن. و بوی زنگ بپیچه تو اتاق :)))) یکی از فانتزیای رویاییم اینه که یه اتاق باشه با بیشتر از ده متر طول (عرض؟!) و این یه طرفش کلا پنجره باشه، ترجیحا بالا باشه که آدما پیدا نباشن و فقط آسمون باشه. مهم نیست اگه ساختمونا پیدا باشن. رفت و آمد نباشه... 

نمیتونم دیگه بنویسم! نمیتونم! میدونین چیشده؟ یه ظالم هست، پای جوجه رو بسه، پاش باد کرده و سیاه شده! اینقدر عصبیم که نمیدونم چیکار کنم! نمیتونم گریه کنم، نیمتونم بنویسم... هیچ گوهی نمیتونم بخورم اصن خیلی عصبیم! شکست عشقیم بخورم اینقدر عصبی نمیشم! خدایا... بعد اصن به زور پاشو باز کردن! ینی اینقدر سفت بود که مجبور شدیم با بشکاف نخارو بشکافیم! 

کاش بدیم برن... کاش برن فقط! کاش دیگه نذارن نگهشون داره... :"((( دیگه نمیتونم صدای جیکای بلندشونو بشنوم وقتی دارن زجر میکشن و من کاری نمیتونم بکنم :"( آه... 

...

چن تا کتاب هست که دوست دارم با یکی بخونمشون، ولی کسیو نمیابم مناسب چنین کاری که بهمم حال بده (: فاک ایت انی وی. اصلا مهم نیست. خودم تنهایی میخونمشون... 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۸/۰۵/۰۷
Mileva Marić

نظرات  (۲۰)

۰۷ مرداد ۹۸ ، ۲۳:۲۳ 💫 Teenage Dreamer
چ متن پیچیده ای:)
خعلی خوشحال شدم ک از اهنگا خوشت اومده! اتفاقا تا بلاگتو باز کردم گفتم برم ی پیامی بهت بدم. ک دیگ ی چیز کوچکی دیدم ازت! کلن بیا بهم بگو چیو دوست داشتی یا نداشتی و اینا... من ازینکه با آدنا در مورد فیلم و اهنگ و کتاب صحبت کنم خعلی لذت میبرم... تورو نمیدونم:))
کتاب چی میخای بخونی؟
پاسخ:
خیلی سعی کردم خیلی چیزارو قایم کنم آخه :)
یکیشون بود صدا خوانندش جیغ بود؟ ازون خوشم نیومد. بقیشو یادم نیس آدرس بدگ میام فردا پس فردایی باهات صوبت میکنم :* 
منم لذت میبرم خب. کیه که نبره :) 
آم... فعلا ک دارم دختری با گوشواره مروارید رو میخونم، بعدشم میخوام یه مجموعه داستان ها از کافکا بخونم. کتابیه ک خانوم معین بهم داده :) 
تو هنوز شروع نکردی؟ :)
هااا کتابا ک میخوام با بقیه بخونمو میگی! یه سری کتاب هست که مثلا راجب آزمونای روانشناسی و اینجور چیزاست، دوست دارم با یکی بخونم با هم آزموناشو بدیم نحلیل کنیم راجبشون حرف بزنیم و اینا! یا مثن نیمه تاریک وجود رو نصفه خوندم. نیاز به یه ادمی دارم باهاش شروع کنم دوباره بخونمش و باهم نیمه های تاریک وجودمونو و وجود همدیگه رو بفهمیم! حتی اگه قرار باشه یه بخشیشو پنهان کنیم از همدیگه که طبیعیه! 
اینطوریا :)
قولایی که بهم میدینو یادتون نره من تو فکرشون هستم و شاید به امیدشون باشم! گولم نزنین، خرم نکنین، بهم دروغ نگین، دروغ نگین نگین نگین... :)
الان ما نظر بذاریم یا نه؟ (شکلک دلهره توی تلگرام :/)
پاسخ:
این دیگه چه سوالیه؟ :| چرا اینو میپرسین؟ بذارین خب! :/
شکلک دلهره کودومه دیگه |=
وب یه چیز شخصیه واختیارش کاملا دست خودته و مهم نیست بقیه چی فکر میکنن یا چه برداشتی میکنن یا قضاوتت میکنن ، اصلا باسن لقشون :/
و اینکه ما هم میخونیمت بانو البته هر موقع که بیام پنلم D:
خواستی نخونیمم رمز بذار بهمون رمزو نده D:
تا راه حل هایی دیگر شما را به خدای بزرگ میسپاریم :))
پاسخ:
بعضی اشخاص تو زندگی آدم هستن که مهمن! بعد میان میگن: خب اگه میخوای دیگه نخونیم؟ بعد مساله این نیست که ممکنه بیان بخونن، مساله اینه که دوست دارم بخونن. خوشحالم میخونن، ولی گاهی اوقاتم باعث آزارم میشن. البته خاهشن یکیتون اینو به خودش نگیره، چون یکی دوتا نیستین :/
آره تو الان کنکوری ای قبلا نمیخوندی لعنتی :))))
باشه خوب شد گفتی 😂😂😂
😂😂✋
آخه از اول تا آخر متن پست رو کوبوندی آدم میترسه. :/
همون که تو تلگرامه دیگه :|
پاسخ:
نه بابا من زیاد عصبانی میشم. با وبلاگم راحت نباشم با کی راحت باشم آخه؟ :) شما نترسین نگران نباشین (:
جدی جدی نمیدونم کودوم ایموجی رو میگی میخوای کپیش کن بعد من کپی میکنم میبینم :/
چه مرگته دختر؟ :)) چرا انقدر آشفته؟
* اون جوجه رو منم درک می‌کنم. اما بدی قضیه اینه که جوجه‌ی ما خودش مریض بود. جیک جیک می‌کرد و ما هیچ‌کاری نمی‌تونستیم کنیم. خیلی بد بود.
پاسخ:
آره نیلو، منم دوست دارم. توام خیلی با ادب و باشعوری! قراره دانشگاه ببینمت یا چی؟ 😂 دیگه اتفاقاته و آدما و زندگی :) آشفتگیم مث پیچک پیچیده توش (:
* آخیییی... نه بابا اینا اینقدر سخت جونن! مال ما هرسال با اذیتای همین انسان زیبارو میمرد، امسال همه میگن عجب زنده موندن :/ اینقد بزرگ شدن! 
:)) 😥 این منظورمه
پاسخ:
آهاااا  :))) البته تو گوشی من تازه داره نفس راحت میکشه از دلهره درومده :)
خجالت زده‌م کردی با خط اول جوابت. :|
پاسخ:
کامااااان 😂😂😂 داشتم اسکیرینامو میدیدم، بعد یه اسکیرین بود که ازم آدرس جدید رو پرسیده بودی و اینا و نوشته بودی مثن اینقدری صمیمی هستیم که ادرسو بدم بهت، بعد من نوشته بودم صمیمی میشیم! بعد تو یه چیزی تو مایه های اینکه جملم مودبانه اینه که مثن خنگ! معلومه ک صمیمی نیستیم! 😂
نخجلت! :| راحت باش :)
بخش‌هایی از این نظر که با * مشخص شده، توسط مدیر سایت حذف شده است
چرا قبلا هم میخوندم **** 😂😂
کلا هر وقت بیام پنلم دو سه نفر هستن که اصولا میخونم پستاشونو
اگه بیام پنل -_-
پاسخ:
فحش نده روانی 😂😂
آوو هاو اسپشال آی عم :) 
اسمم خیلی عم خوبه😅😅
پاسخ:
شت دادا! مگ تو اون آهنگو فرسادی؟ اصن مگه آهنگی فرسادی برا من؟! :| 😅
ببین خودتم دلت نمیخاد آشنا داشته باشی! پس حق بده ب من!
پاسخ:
تو کل صد و هفتاد و اندی پستم چند تا پست هست که ازت قایمشون کردم؟ چندتاشون هست که تهش بعدا بهت نشونشون دادم؟ پستی هست که ندیده باشیش اصلا؟ نه واقعا؟ 
تازه اگه نمیخواستی بلاکم کنی آیدی توییترمم بهت میدادم! 
تازه نمیتونی الان مطمئن باشی چیزی که میخواستم بنویسمو میخواستم از کودومتون قایم کنم :) 
با همه این وجود من همون روز و همون موقع گفتم حق داری. نگفتم؟ :) گفتم نمیرم بخونم، نرفتم. اصنم نمیتونی جلومو بگیری، پرایوتم که کنی من میتونم با یه پیج ساختگی پاشم بیام! خودم گفتم نمیخونم دیگه و نخوندم! 
خودمم گیج شدم حقیقتن ک چ آهنگیه😂😂😂
کی داده پس؟!
پاسخ:
یه نگار دیگه خب :)) کامنت اولی!
خب بلاک کردن ک بد نیس!!!
بعدم.. بده بات روراست بودم؟!😁 نیتمو گفتم؟!
پاسخ:
:| روراست بودنت مارو کشت برد! =| جنازمونم سوزوند ریخت تو رودخونه! خاکستراشو میگم...
۰۸ مرداد ۹۸ ، ۲۲:۱۹ 💫 Teenage Dreamer
صدای کودوم خاننده جیغ بود؟😂
بیا اونایی ک گوش دادی رو قشنگ ریپلای کن بهم بگو تا من بازم اهنگای خوب بدم بهت😊 توهم برام اهنگ بفرست:)) عاشق این کارم اصلن!
کتابم ن هنوز! از خودم خجالت میکشم دیگ!:(
من تو کتاب خوندن با بقیه (راستشو بگم) یکم بد قولی میکنم ی سر وقتا... بعد نمیخام با تو اینجوری باشع وگرنه با کله میومدم ک این کارو بکنیم.. بعد این تنبلیه الان بدتره چون هنوز چیزی نخوندم... ولی وقتی راه افتادم خبرت میکنم حتمن؛)
پاسخ:
یادم نیست!
باااعشه :)))) منم منم منم منم :)))) البته همیشه تو روابط من بودم که آهنگ میفرستادم الان متقابل شده :دی
نکش نکش. تیک ایت ایزی :)
عاااا ینی میرفتی کتابو میخریدی بخونیم؟ بابا خب میخونم وویس میدم بت تنبل (((((: 
باشه :*
خره سبک شدم؟!😂😂😂
پاسخ:
ینی چی؟ :|
دفه بعد کمتر روراست خاهم بود🚶🏻‍♀️
پاسخ:
اه فاک یو ک اینقد بی جنبه ای!(شایدم نیستی، نمیدونم اسمشو دقیقا) خب گفتم که باشه. لعنت بهت! 
منم دیگه بهت نمیگم میخونم که همش بخونم کارم ب کارت نداشته باشم! :/ خیلی دیل خوبیه اتفاقا! برد برده (:
ن خب نمیخام بخونیم🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️ آیم ساموان الس در!
پاسخ:
آیم نات! دیس دیسکاشن ایز اور!
این نگارو ب خود گرفتم درحالیکه من نبودم😂😐🤦🏻‍♀️ بخاطر همین میگم ضایع شدم (سبک شدم)😅
پاسخ:
ن بابا ضایع شدن ک ب اینا نیس! شل کن سخ نگیر (:
دلم خواست برم اون کامنتا رو ببینم. :دیییی
پاسخ:
:)))))))) 
نمی‌دونی مربوط به چه ماهی بود اون‌کامنت؟ :تفکر
پاسخ:
نه! ولی مطمئنم خودم برات کامنت گذاشتم! هول و حوش آغاز وبلاگم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">