نمیذارم چیزی بخواد اذیتم کنه در کل!
بذارین حالا که از وقت خوابم گذشته، یه چیزیو بهتون بگم. من یه آدم وحشتناکیم. خب؟ اصلا قابل قانع شدن نیستم. یا خیلی به سختی. مثلا اینطوری نیست که با یه سری توضیح قانعم کنین یا باور کنم. یا حتی با خیلی توضیح. به منطقم خوش نیاد باختین. تازه بدجور! چون کلی بهونه هم پشتش آوردین. بعد اینکه من تصمیم یه کاریو بگیرم، به راحتی انجامش میدم. اگه دلم بخواد یه کاریو بکنم، و قصد کنم، میتونم انجامش بدم. به راحتی. من اینطوری نیستم که بشینم غصه بخورم. اگرم میشینم غصه میخورم، مطمئن باشین اینطوری نیست که نشستنم و غصه خوردنم دست خودم نباشه و توانایی انجام کار دیگه ای رو نداشته باشم. دلم خواسته غصه یه چیزیو بخورم، و میخورم. حتی دوست داشتنمم انتخابیه. احتمالا مغزم وقتی کراشمو میبینه یکم تحلیل میکنه، بعد میگ عع! چه کیس مناسبیه برا دوست داشتن؟ بیا بریم تو فازش. ببین چقد با معیاراتت میخونه! و بعد قصد میکنم یه عمری رو باهاش بگذرونم، و میگذرونم. به راحتی میتونم تصمیم بگیرم که اوکی، دیگه نمیخوام دوسش داشته باشم. اگه خیلی دیوانش باشم یکم طول میکشه، نباشم دو ثانیه، خب. دان. دیگه دوست ندارم. از قلبم که هیچ، از زندگیم، فکرم، دنیام شوتش میکنم بیرون که جای اضافی ای پر نکرده باشه! برا من این کارا سخت نیست. راحت تصمیم میگیرم، چون جوانب، بلااستثنا سنجیده شدن و من مطمئنم. و راحت انجامش میدم. هرچی بگی!
پی اس: مث وقتی ک با مائده حرف میزدم و تصمیم گرفتم دیگه کاظمو دوست نداشته باشم. دیگه ذره ای به چشمم زیبا نمیاد. بیشتر از این؟
خیلیم خود شیفته و خوشحالم ^-^
+ چقد چیز میز نگفته دارم براتون ازین دو روز. شروع کنم نوشتن یادم میره. شک نکن. پست نذارم شبا تو ذهنم تصور میکنم در حال پست گذاشتنم و میگم ب خودم 😂