یادداشت‌ها و برداشت‌ها

۱۷۷

شنبه, ۱۲ مرداد ۱۳۹۸، ۰۳:۲۴ ب.ظ
حالت الانم اینه که کلی حرف دارم بزنم، یه پست دراز! خیلی دراز. ولی حال و حوصله تایپ کردن و یا حتی گفتنشونم ندارم. :/ 
چطوری دیروز سه هزار تا نمایش داشتم؟ چطوری؟ سه هزار تا؟ اصن نمیگنجه تو مخیلم. چیشده؟ -_-
اینقد پست گذاشتم، اینقد دری وری نوشتم، کراشم آنفالوم کرد. ... :/ البته عقایدمون بهم نمیخورد ولی این چیزا برا من مهم نیست! ...
یهو یادم اومد وقتی خیلی بچه بودم برا یکی ک برام خیلی مهم بود یه نقاشی سخت رو انتخاب کردم و شروع کردم ب کشیدن و بعدشم رنگش کردم! و اتفاقا خیلیم زیبا شده بود! حالا یادم نیست کلا یا برای اون سن. یادم اومد عجیب نمیترسیدم ازینکارا و به خودم مطمئن بودم. حالا چی؟ از همه چی میترسم. حتی کتاب خوندن. مسخرست. برو بابا! بکش بیرون پری. تمومش کن! (اینقد نمیترسیدم ک رفتم جلو ایوون نشستم و حیاطمونو طراحی کردم! حالا حتی یه گلدونم نمیکشم! متاسفم برات. این تویی؟ تو این نیستی. برو بکوب از نو بساز تا نزدمت. برو فقط!)

 

عای لااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااو تیموتی! او مای گاش :")))))))))
آی مین، جذاب تر از توام...؟! نیست. :"

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۸/۰۵/۱۲
Mileva Marić

نظرات  (۹)

جدیداً تو پستات حتما باید کلمه‌ی کراش دیده بشه. کراشات دارن به لایه‌های زیرین بلاگت رخنه می‌کنن پری. :/ حواست باشه. :/
*احتمالاً اون تعداد بازدید مربوط به ربات‌های عزیز هستن. بعضی وقتا شورشی عمل می‌کنن. :دی
برا منم پیش اومده. :)
پاسخ:
خا زندگیمو با کراشام میگذرونم. :(((((( حالا سعی میکنم کمتر کراش بزنم :"(
آخه سه هزااااارتااااااا؟؟!؟! ببین یهو دیدم نمودارام ته تهه. گفتم چطوری اینقد؟ ینی یکی دوتان؟! بعد یهو دیدمش و شوک شدم! 
چون سه هزارتاس می‌گم رباتن. :دی اگه مثلا دویصتا بود می‌گفتنم مخاطباتن. 
پاسخ:
دقیقش ۲۸۶۵ تاس. :| از کجا پیدا کردن وبمو خب؟ :(
کلا رباتا همه‌جا هستن. :|
پاسخ:
:(((((
۱۲ مرداد ۹۸ ، ۱۷:۴۳ هیوا جعفری
اون جمله آخرتو به شدت دوست دارم یکی به خودم بگه :/
پاسخ:
هیوا (؟!) برو بکوب خودتو. بدو برو تا خودت خودتو بلاک نکردی، برو بزن داغون کن همه چیو 😂 از نو بساز اونجوری که باید 😁
بیا بکوبمت :|
پاسخ:
حالشو ندارم ): بعدشم، تو به اندازه کافی کوفتی ): گنجایشت پر شده اصن :(
۱۲ مرداد ۹۸ ، ۱۸:۵۲ هیوا جعفری
مرسی :)
پاسخ:
انی تایم ؛-) خواستی خیلی اوریجینال باشه اون جمله آخریو خودتو مخاطب قرار بده بخون :دی
الان میشه شکست کراشی؟ :-؟
پاسخ:
ن کراشم درون حد نبود! همینطوری ازش خوشم میومد هپی بودم فالوم میکنه (: 
کراشم مگه حد داره؟ :/
پاسخ:
آره. یه سریشون فقط مناسب به نظر میرسن و تو درونت حس میکنی اگه تو شرایط دیگه ای بود یکی از موارد بود ولی چون میدونی نمیشه و اخلاقشم فرق داره و اصن نمیشه، همینطوری دوستش داری. حالا یا شانس حرف زدن باهاشو پیدا میکنی یا نه.
یه سریشون هستن که... نمیدونم فقط اون اخر آخراش دیگه کراش دیگه به اوج خودش میرسه و تو خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی یارو رو دوست داری. مث من که رو تیموتی کراش دارم و داشتم فک میکردم برم بش دایرکت بدم :| یا یکی دیگه رو دوست داشتم و باهاش دهن همه  رو و حتا اینجا رو سرویس کردم! و مثن درجه این کراش به حدیه که تو تمام اجزا و هرچیز مربوط به اونو زیبا میبینی و میخوای بمیری اصن. :"(
بیخودی ما داریم پیر میشیما. -_- تا چندسال پیش هم حرفی از کراش نمیشد. :/
پاسخ:
O-o

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">