221
یکی بیاد شرح بده اینا ورودیای ما بودن این بیرون اینقدر شلوغ میکردن؟! برگهام!
(میرود از دانشگاه انصراف دهد :/)
یکیشون اومد دید من این توام رفت 😂 ولی چقدر ترسناک که نمیتونم بهتون مثل انسان نگاه کنم. آی هیت می!
پاشم برم یه گورستان دیگری! :/
دیگه چه خبر؟ :) چقد وقته ننوشتم! دیروز داشتم به این فکر میکردم که چقد ما آدما عجیبیم، و هرچقدر سال به سال سخت تر میشه شرایط بازم ما عآدت میکنیم، باهاش کنار میایم و ادامه میدیم! و چقدر بولشت! واقعا چطوری هممون از پسش برمیایم؟ خعلی غریبه :)
دیگه اینکه من واقعا وقت تلف نمیکنم جدیدا! اصلا و اصلا! به جز خوابیدن که به نظرم حقمه... چون در طول هفته کم میخوابم! (نسبت به انسان نرمال نه، نسبت به خودم. ولی نسبت به انسان نرمال هم کمترین حد ممکن رو میخوابم :") جمعه ها صبح که بیدار میشم دوباره میخوابم و ظهرم میخوابم! خعلی راضیم ازین وضع :دی
بعضی وقتا تو مغزم یه چیزایی میخواد بگه که لعنت بهت که کامل نشدی یه سری چیزارو! از همون اول پرفکشن رو از دست دادی و این حرفا، ولی نمیدونم چرا برام مهم نیست 😂 هیچ حس خاصی بهش ندارم :)))
و اینکه چقدررر برنامه ریزی خوبه ** :))
دیگه اینکه، یه سریال میبینم هرهفته (چون هرهفته یه قسمت میاد آدم جذب میشه ببینه!) بعضی اوقاتم وقت نمیشه، هفته بعدش دو قسمت میبینم :دی
بعدترش اینکه، انگار روابط عمومیم خوب شده جدی، ولی با وجود این، I'm still not a people person and I like it :) خعلی جاهارو ترجیح میدم تنها باشم و یا صمیمی نشم یا به کسی نگم بیاد! ولی در عین حال با همه حرف میزنم و دوستم و فلان! حس میکنم به یه حد تعادل خوبی رسیده :))
دیگه اینکه اون روزای اول که سختم بود فهمیدن چیزا گذشته و به طرز غریبانه ای همه چیزارو میفهمم *.* و بسیار خشنودم ازین بابت :))) حتی ریاضی یکو :))) (البته فک کنم همه میفهمن، حالا وقتی افتادم میفهمم فهمیدم یا نه :/)
دیگه اینکه یونی رو دوست میداریم :) (فاینالی!) و کوتاه و بلند شدیم تا به سازش برقصیم... و خعلی وقتا تو برگشت وقتی از پنجره بیرونو نگاه میکنم به آینده فکرمیکنم و برنامه ریزی میکنم... و خعلی خوبه واقعا... خوشحالم :)
اند ناثینگ اسکرز می انی مور...
و خیلی خیلی خیلی چیزایی که قبلا به خاطر اخلاقم و شخصیتم اذیت میشدم بابتشون یا طرز تفکرم جلومو میگرفت کامل از بین رفته! خودمم نمیدونم چطوری :) ولی خیلی راحت میگیرم همه چیو :)))) اند آی دونت کر :)))))
خب من رفتم یه گورستان دیگری! (:دی!) میرم درسمو بخونم :"))) (چقد بچه خوبیم من :))) )
من فکر میکردم دانشگاه درس تعطیله D: یا حدااقل کمتر از دبیرستانه
چقدر خوشحالم که ایام به کامه انیدوارم همینطوری بمونه ^_^