یادداشت‌ها و برداشت‌ها

305 -

دوشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۹۹، ۰۹:۳۵ ب.ظ

از همین تریبون میخوام اعلام کنم که کیوت خر است. چرا؟ چون اومده واسه خودش تابع درست کرده و تابعای خود زبان رو پاک کرده و کتابخونه هاشو البته -.- بعد تابعای خودشم نمیشه فهمید چطوری کار میکنن. یعنی میشه، ولی خب لعنتی میمردی بذاری تابعای زبان همشون بمونن؟ :|

این قسمت: با انسانی که کیوت بلد است، در ارتباط بمانید.

پی نوشت: میتونیم فکر کنیم اسبه، منم سوار کارم. هارهارهار :|

فحش اصلی البته مال اساتیدیه، که کارایی که باید رو بهمون یاد ندادن، بعد اینطوری ما موندیم تو گل :(

پی نوشت: شاید بگین چرا بهش نمیگیم کیوتی؟ چون کیو بزرگه و تی کوچیکه. البته هرکسی یه چیزی میگه (آیکون نیش باز :|)

 

از ادمایی که نفهمیدن چی گفتم معذرت میخوام ولی واقعا حرص دربیار بود :(

آقا من امروز یه حرکتی نزدیک به هدفی که خیلی وقت بود میخواستم و میخوام (!) بهش برسم زدم، و از فکر اینکه بشه، حقیقتا داشتم بال در میاوردم و ذوق مرگ شده بودم. در عین حال هم کلـــی استرس داشتم =)) البته حرکتای دیگه هم زده بودم ولی مثلا تهش به بن بست خورده بودم و نفهمیده بودم چی شده و چی میشه و چی باید بشه، این دفه خعلی منبع موثق بود! و مشخص :)

حالا که دارم پست میذارم، بذارین راجب یه موضوع دیگه هم صحبت کنم.

عرضم به حضورتون که من اخیرا خیلی استرسی بودم، و همش داشتم فکر میکنم خب چیکار کنم، چی بهتره، و یا اینقد کار میکردم تا بمیرم، یا افسردگی و استرس داشتم که نکنه این فایده نداشته باشه، نکنه اشتباه باشه، به دردم نخوره، اتلاف وقت باشه و فلان و بهمان. البته احتمالا اسمشو نشه افسردگی گذاشت ولی طی این قضیه اطرافیانم رو خل کردم.

ولی امروز یهو انگار به خودم اومدم، قرار نیست من آینده رو پیش بینی کنم دقیق و بگم آره این اتفاق قراره بیوفته، یا این کارو بکنم فلان میشه، فلان موضوع اینطوری اتفاق میوفته و اینا. در واقع زیادی فکر کردن به آینده، باعث شده بود که اینقد نگران باشم و نتونم هرکاری که انتخاب میکنم انجامش بدم رو درست انجام بدم. در نتیجه، آدم باید هر روز تلاششو بکنه و تو مسیری که دوست داره قدم بذاره، حتی اگه فکر کنه به دردشم نمیخوره. درحالیکه میخوره. یه روزی، یه جایی، این حرکتی که زدم، تلاشی که کردم، چیزی که خوندم و یا یادگرفتم، قراره به درد من بخوره و من اگه هی بشینم عقب و به هزارتا چیز فکر کنم، هیچی نمیشه. در نتیجه این افکار، اکنون حال بهتری بر ما گذراست :دی

امید است این حال تا ابد بر ما بگذرد :دی

و یه چیز دیگه اینکه، خیلی وقتا، یه چیزی به من ربطی نداره. اتفاق افتادنش نه جا رو برای من تنگ میکنه و نه چیزی برای من به ارمغان میاره. پس قرار نیست بابتش خوشحال یا ناراحت شم. درسته؟ تا اینجاش خیلی منطقی بود. بخش عجیبش اینه که این اتفاقِ بی ربط به من، ذهن منو درگیر میکنه. چرا واقعا؟ این اشتباهه. نباید برام مهم باشه. و باید اینو یاد بگیرم، چون مغزم رو در جاهای دیگه نیاز دارم :| (بله خیلی خفنم اصلا :|:/)

 

تا بلاهای کدی دیگر و منِ جو گیرِ دیگر، بدرود :)))

موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹۹/۰۸/۱۲
Mileva Marić

نظرات  (۱۰)

۰۳ آذر ۹۹ ، ۰۲:۰۱ 1 بنده ی خدا

😂هیچوقت خوشم نیومده از کیوتی و حتی اون ترمی که مرسوم بود با کیوتی پروژه ی ap بزنیم،من با unity زدم.برات ارزوی موفقیت و بهروزی دارم بااین پلتفرم

پاسخ:
چرااا من دوسش دارم :" واقعا کیوته :)))
۰۳ آذر ۹۹ ، ۱۱:۴۳ 1 بنده ی خدا

نتیجه اش اره.منتها اینکه اطلاعات براش به فراوونی بقیه نیست و ادمای زیادی ام تو دانشگاه بلد نیستن.سخت میکنه قضیه رو

پاسخ:
خب ما تو دانشگاه یکی از سکشنا کلا با کیوت کار میکنن که منم ترم قبل تو همونا بودم! و بنابراین نسبت خوبی از آدما بلدنش :)
منم اولین بار بود به مشکل میخوردم حقیقتش :) و چیز میزم واسش پیدا کردم ولی خب نفهمیدم چی نوشته :|
۰۳ آذر ۹۹ ، ۱۳:۱۰ 1 بنده ی خدا

چه زیبا.دانشگاه ما کسی به کیوتی اهمیت خاصی نمیده.همه فقط میخوان راحت شن ازش.

پاسخ:
:| راحت شن ازش؟ -.- وات د هل :|| رشتشونه که!
۰۳ آذر ۹۹ ، ۱۳:۲۱ 1 بنده ی خدا

😂خیلی چیزا تو رشتمونه ولی دوسشون نداریم.میرن طرف چیزای دیگه.من مثلا پایگاه داده دوست دارم،بحثای مدیریتی آی تی رو دوست دارم و رو اینا وقت میذارم بیشتر بقیه چیزام ادم بلده ولی خب زمینه ی علاقش نیست،زیاد ازش استفاده نمیکنه

پاسخ:
یک سال بزرگترین دیگه؟ هنوز که گرایش نداریم :"
پایگاه داده چیه؟ یعنی میشه یه آشنایی بدین یا من برم سرچ کنم بیام رفع اشکال :دی
اره میفهمم. مثلا من از اول ترم تاحالا مدار منطقی گوش ندادم :)))))) کلاساش یکیش تو هفته 7 و نیم صبحه :"( و از هفته دوم سوم مهر گفتم به درک و الان باید بیشنم ان جلسه ببینم :)
۰۳ آذر ۹۹ ، ۱۳:۳۸ 1 بنده ی خدا

نه من ترم 9 ام.آخرامه دیگه.

پایگاه داده یجاییه که داده های سیستمو توش ذخیزه میکنن و بعد مورد پردازش قرار میدن.الان مثلا بیان یه پایگاه داده داره که اطلاعات کاربرا،پستا،وبلاگا و اینا توش ذخیره میشه و یه قسمتی از سروراشون در واقع مربوط به این کاره. برای اشنایی بیشتر در مورد sql سرچ کن.

😂اقا کلاس صبح زودظلمه واقعا.منم این ترم یه درس دارم که استادش اصرارررر داره کلاس انلاین باشه و ویدیو افلاین خوب نیست.😂منم خواب میمونم وبعد تلنبار شدشو میبینم.

پاسخ:
بح بح
همچنان بح بح. به نظر میاد جالب باشه! من به شخصه هنوز نمیدونم چی دوست دارم ":
-.- ما که همه اساتید مجبورن انلاین بذارن و چک میشن ولی یکی استادا گفت من کلاسو میکنم 6 و نیم عصر که اوکی باشید، به این استاده گفتیم گفت نه اصنن، من حاضر نیستم که کلاس صبح رو بعدازظهر کنم :| واقعا غیر قابل درکه. تازه همشم سر کلاس غر میزنه که چرا سامانه اینطوریه، کنده، نمیدونم فلانه بهمانه -.-
من میخوام یاد بگیرم صبح زود پاشم :| هعییی :"
۰۳ آذر ۹۹ ، ۱۳:۴۸ 1 بنده ی خدا

اره جالبه بنظرم.منم تا ترم 7 نمیدونستم دقیقا چی میخوام تا پایگاه 2 گرفتم و درهایی از علم به روم گشوده شد.کلا بعد از تعیین گرایش احتمالا واضح تر میشه برات.

😂🤦‍♀️ عادت کردن وقتی قراره ادم از خونه بیرون نره،خیلی سخته من واقعا رها کردم این قضیه ی صبح زود بیدارشدنه رو

پاسخ:
درهایی از علم؟ :)))))))))))))))) لعنتی  :)) آخه گرایشم نمیدونم برم نرم یا آیتی :| اه. تازه همه چیزم واسم جالبه. همه چیا! یعنی امروز داشتم راجب گرایش ارشد شبکه میخوندم بعد به خودم میگفتم خب خیلی بدم نیستا اگه یه وقت افتادم سخت این اوکیه. درسته عاشقش نیستم ولی خب :)|:
سخته ولی شدنیه و لازمه :| بعدشم عادت که بکنی کلا صبح زود بیدار شدن انرژی آدمو میبره بالا. من تاحالا در حد رسیدن از 2 به 12 و از 10 و اینا به 8 و 9 موفق بودم :| ولی خب کافی نیست :/
۰۳ آذر ۹۹ ، ۱۴:۰۴ 1 بنده ی خدا

اخه گرایش زیاد مهم نیست.یجوریه که میتونی هردوتا بسته رو تموم کنی ولی خب فرق نرم و ایتی بنظرم 3 تا درسه(حداقل تو چارت ما) نرم، هوش محساباتی و پایگاه 2 ومهندسی نرم 2 داره.آی تی بجاش مبانی ایتی و کنترل پروژه و مدیریت استراتژیک داره.بقیه چیزاهمه مشترکه.بنظرم درمورد علاقت به این درسا تصمیم گیری کن(وقت داره.قشنگ یکسال وقت داری) و خب آی تی به نسبت اسون تره.😂بعد من اصن به فیلدای دروس اختیاریم بیشتر علاقمندم.

اره قطعا منتها خورد خورد ادم باید بیاره عقب که خب من تاحالا نتونستم

پاسخ:
علاقه ای به اون مدیریته ندارم ولی الان به نظرم جذاب رسید :دی
میدونم راحته :| راحتی مساله نیست :/ مسئله علاقه و خوب بودنم توش و ایناست. حالا امیدوارم تا سال دیگه بفهمم :|
عاره :) ولی میشه! ((:
۰۳ آذر ۹۹ ، ۱۴:۲۱ 1 بنده ی خدا

نه انصافا درسای جالبی ان درسای آی تی ولی خب به علاقه و اینا ربط داره.

 

پاسخ:
همشون جالبن دیگه، انصافا! :))
۰۳ آذر ۹۹ ، ۱۴:۴۵ 1 بنده ی خدا

😂درسای مربوط به برقیا زیاد جالب نیستن از نظرم

پاسخ:
من با حل مدار الکتریکی اوکیم الان اتفاقا، ولی ترجیح میدم کد بزنم :))))))
درسای علوم پایه رو دوست ندارم -.- خیلی بدم میاد از اونا. خیلیییییییییی :| (واسه همین گفتم تخصصیا همشون اوکین :دی)
احتمال میدم بعدا بیشتر برم جلو بیشتر از برقیا بدم بیاد پس :)
۰۳ آذر ۹۹ ، ۱۵:۰۴ 1 بنده ی خدا

نمیدونم ن بخاطر فاصله ام از دبیرستان اینطوری شدم یا چی ولی روز به روز بیشتر نمیتونم با درسای غیر کامپیوتری کنار بیام.
حالا شایدم بدت نیاد ولی به اندازه ی درسای خودمون دوست داشتنی نیستن بنظرم

پاسخ:
حق دارین :)))
کاملا موافقم! منم صرفا باهاشون اوکیم ولی اصن قابل مقایسه با اون کامپیوتریا نیستن :)))

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">