یادداشت‌ها و برداشت‌ها

من اون بهشتو نمیخوام!

دوشنبه, ۵ شهریور ۱۳۹۷، ۰۹:۴۴ ب.ظ

دینی میخوندم، بعد نوشته بود که هر آرزویی تمنا کنید برآورده میشه! اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که من میگم خدایا پلیز همه علومو بچپون در مغز من. (مثلا من معتقدم. مثلا من مومنم، مثلا من میرم بهشت! بیخیال! :|) بعد یکم تفکر بنمودم دیدم خیر نمیخوام. علمی که خودم نخونم و تلاش نکنم براش و کلمه کلمه از رو کتاب نبلعمش؟ نه مرسی! من اون بهشتو نمیخوام! ولی همه سعیمو میکنم این دنیا یه جورایی بهشتم بشه :) 

پ.ن : فارق از همه این بهشت و ایمان و خدا و دبیر دینی و همه اینا! دینی درس مورد علاقمه. چون پارسال روی دبیردینیمون کراش داشتم شاید. شاید البته... یعنی اگه بخوام بگم دینی و زبان رو کودوم رو دوست دارم میمونم. و حتی ممکنه بگم بیشتر حاضرم دینی بخونم تا زبان و تستشو بزنم. زبانم لذت بخشه... ولی نمیدونم. شاید جفتشو یه اندازه. البته ناگفته نماند خوندن اینکه هوش درون فردی ِ بالایی دارم که اثباتی میشه برای علاقم به روانشناسی، درکنارش الهیات هم هست. که این موضوع هم باعث شده علاقم بیشتر بشه و مطمئن بشم ازین بابت. شاید مثل علاقه به دونستن فرقه ها و نظریه های فلسفی، دین ها و عقاید و غیره هاشون رو هم کامل مطالعه کنم در زمان مناسبش! :)

معدود پستایی که پی نوشتا از خود پست طولانی تره :| 

نظرات  (۵)

ولی کاش پشتیبانم پنج روز یکبار یا هفته ای یکبار زنگ میزد و انرژی مثبت میداد. من نیاز دارم همچین شخصی رو! :(
(فقط زنگ میزنه و اول زنگاش ک میبینه درس نخوندم یا همچین چیزی میگه بخون لنتی، منم عین تو حال خوندن نداشتم و چهارسال لیسانسم جهنم شد جوری ک برا فوق خوندم تا صنعتی اصفهان قبول شدم. ولی یکی رویاهای بزرگ داشت ولی سطح درسیش مث من خوب نشد. لیسانس رفت صنعتی اصفهان و بعدشم بورسیه شد. رویاهاتو بزرگ کن. هدر نده این وقتارو که فقط ب خاطر یه سال حداقل چهارسالت عبث شه!)
(مثه همیشه میگه خوبم، میفهمم. میفهمم؟ نمیدونم. میگه مردم خودشون رو میکشن (بعضیا حالا!) برسن 5هزار تو با این ساعت مطالعت رو 5900 لنتی بخون یکم! همین حرفای تکراری منو خوشحال میکنن. حاضرم هر هفته زنگ بزنه و تا یه مدتی همین داستانای تکراری رو بگه... مث پشتیبان قبلیم ک میگفت بهم. گوش نمیدادم! رفتم ب بابام گفتم. حرفاشو... گفت خودتو دست ِ کم میگیری، نمیخونی :) وای پری! جاست فور وانس ترای یور بست و بعد نگو نخوندم که معلوم و روشن بشه لعنتی. بدم میاد اینقدر ابهامه بدم میاد فقط نمایشه بدم میاد درستش کن خب! بخون دیگه، شورشو درآوردی. یک سالم نیست دیگه، ده ماهه! -.-)
پاسخ:
اینو نوشتم که بیای ببینیش. هی ببینش! هــــــــی ببینش! آفرین!
من سال کنکور از تلفنی حرف زدن میترسیدم اصلا پشتیبان سراغشو نگرفتم 😂 البته اینم بی تاثیر نیس که تو مدرسمون بقیه بچه ها هم اینکارو نمیکردن هرچند هممون تو قلمچی عضو بودیم ! 🙂
پاسخ:
مگه میشه تو قلمچی پشتیبان نداشت؟ :|
نه عزیزم ولی میشه بهش زنگ نزد 😊
پاسخ:
منم زنگ نمیزنم خودش میزنه :|
اها اون از بدشانسی خودته 😂
پاسخ:
ن پول ِ دو هفته یکبار زنگو میگیرن اگ نزنن از حقوقشون کم میشه! 
رشته ات ریاضیه؟ و فکر‌میکنم طرفای اصفهان باشی :))

+ اصفهانیم منم :)
دینی هم درس مورد علاقه م بود. یادش بخیر  فکر‌کنم دینی کنکورمو ۹۵ یا ۹۸ زدم‌ :))
پاسخ:
اره! چطوری!؟؟!

خوشبختم :)
#تفاهم :)))) 
چ خوب زدی! چرا صد نشد :(

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">