یادداشت‌ها و برداشت‌ها

فقط ادبیات!

جمعه, ۲۳ فروردين ۱۳۹۸، ۰۹:۱۷ ق.ظ

یه بیت شعر هست که تو یکی از کنکور عمومیای دور دنیا نوشته، برای دروس تخصصیه و اینطور که پیداست رشته های انسانی تو کتاباشون دارنش ولی خب برای من جدید بود، میگه که:

"با عقل گشتم همسفر یک کوچه راه از بی کسی/ شد ریشه ریشه دامنم از خار استدلال ها!" 

و این خیلی به دل من نشست واقعا! چند روز بیشتر نگذشته ولی مصراع دومی هی تو ذهن من میچرخه. امروز داشتم فکرمیکردم شاید باید ساده تر گرفت،‌ نباید این همه استدلال کرد، نباید این همه قضیه رو پیچیده کرد. من با اون همه تلاشم و خودمو مجبور کردن و بقیه رو نصیحت کردن‌(!) هنوز یاد نگرفتم خودم که همه چیزا رو نباید وارد زندگی کرد. گاهی وقتا یادم میره قاطی نکنم روانشناسی و فسلفه و زهرمار و علم رو با معاشرتام و روابطم. 

کمی بهتر است... :)

#مودی‌لعنتی!

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۸/۰۱/۲۳
Mileva Marić

نظرات  (۱)

خوشحالم ک پس از سااااالها (!) بلخره ب این نتیجه رسیدی!
پاسخ:
دوباره یادم میره :/ قبلا بهش تا حدی رسیده بودم :/

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">